صدای توآن زمزمه ی عجیبی است که در تنگنای جلسه ی امتحان
در دلم می روید کسی نیست بیا
معلومات دیگران را بدوزدیم میان دو تایی مان قسمت کنیم
در این ترس و وحشت من از درک و احساس ناقصم
در متن امتحان تنها ترینم . بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است .
...................................................................
مجری : با سلام ، برنامه ی این هفته ی سلامت تقدیم شما خوبان باد مهمان این هفته سرکار خانم دکتر شاه بی بی متخصص وکارشناس حرفه ای در امور تقلب های مدرسه ای هستند . با این توضیح مشخص شد که موضوع این ماه ما تقلب است . خوب بدون هیچ مقدمه ای سوال اول ومطرح می کنم . خانم دکترشاه بی بی اساساََ چرا تقلب انجام می شود ؟
_ اِاِاِ این چه فرمایشی . خوب اگه اجازه بدید تماس تلفنی داریم . از طرف یکی از خوانندگان مجله است .
اَلو ... اَلو ... سلام ... بفرمایید .
_ ببخشید برنامه ی سلامت من از دبیرستان --- مزاحم می شم .
_ کجا ... آهان ... --- بله خوب بفرمایید
_ والا راستش ما یک مشکل بزرگ داریم می شه ازکارشناس برنامه بپرسید وقتی مراقب جلسه (با تأکید) بعضی ها هستند ما باید چه کار کنیم ؟
_ بله حتماََ خانم دکتر بفرمایید
_ این صدا آشنا بود ،آخر من خودم چند سری با این مدرسه ملاقات و گفت و گو داشتم . عزیزان من حتماََ می دونند ما مقوله ای داریم به نام بد شانسی که وقتی پیش می آید جداََ نمی شود کاری کرد . من توصیه می کنم ازشیوه های سرکاری استفاده کنید .
_ بله خیلی ممنون ، ببخشیدخانم دکتر می شود یک کم درباره ی این شیوه ها به طور کامل صحبت کنید .
_ به عنوان سوأل آخر اجازه بفرمایید من یه نامه هم باز کنم (کیسه را بالا آورده و نامه ای را باز می کنم)
به به خیلی متشکریم ازعزیزان خوش ذوقمان ، سرکار خانم کیک کپک از دبیرستان --- (عجیبه ظاهراََ همه ی طرف داران این برنامه از دبیرستان --- هستند ) نوشتند : ((من ازمبتلایان به بیماری پیام رسانی چشمی هستم که به خاطر همین مسأله مدتی است نمره عینکم بالارفته است . خواهش می کنم شیوه ی جدید تری به من آموزش دهید . شعری هم برایتان ارسال کرده ام که بااجازتان می خوانم،
بچه ها در زمزمه
ممتحن در جست و جو
این درون پرهمهمه
اون برون پرهیاهو
وقت درحال گذر
بچه ها غرق سکوت
ماهمه حیران او همگی درهپروت
مریم سرفه می کند
زهرا لب وا می کند
درمیان بچه ها خنده غوغا می کند
این جماعت بی دلیل
غش کنند بردسته بیل
روی کاغذپارچه چرب
روی هرچی سیخ ومیل
چشم هاروبه دراست
منتظر بنشسته است
یکی آید درون فکر هامان بسته است
بچه ها در رنجن همه از عهد کهن
نبض شادی می تپد در گلو ودر دهن
خنده ها گل می کنند لحظه ی کنسل شدن
دست ها پل می زنند
بهر باهم کف زدن
_ این خانوم کپک هم عجب خوش ذوقیه ها من به خاطر نمره ی عینکش متأسف هستم . بهتره یک مدت از موارد در گوشی به طور کامل استفاده کنند تا اِن شاءا... بهتر شوند .
_ خوب من هم تشکرمی کنکم . امیدوارم که این برنامه هم مثل برنامه های بعدی مورداستفاده ی شماقرار بگیرد .